زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برخی سیاستمداران ایرانی میگفتند برای ما تفاوتی ندارد که چه کسی رئیسجمهور آمریکا شود و اینها همه به یک شیوه کلی رهبری میکنند. استدلالشان هم این بود که سیاستهای آمریکا دیکتهشده است و آنها یکسری سیاستهای کلی دارند که هر کس رئیسجمهور شود ناچار است همان سیاستها را دنبال کند و در نهایت به یک شیوه با ما برخورد خواهند کرد. سوال من از این دسته از سیاستمداران عزیز کشورمان این است که آیا سیاست خارجه در ایران بیشتر دیکتهای و دارای الگوی از پیش تعیین شده است یا آمریکا؟ قطعاً ایران بیشتر این حالت را دارد. حال اگر وضعیت در ایران چنین است، چرا بین رئیسجمهورهای ما در خصوص سیاست خارجه تفاوت احساس میشود؟ چرا عدهای از سیاستمداران طرفدار یک نامزد و عدهی دیگر از نامزدی متمایز پیروی میکنند؟ چرا یک رئیس جمهور در کشور ما با آمریکا مذاکره میکند و به توافقنامه میرسد اما دیگری یا کلاً با آمریکا مذاکره نمیکند و یا اگر هم مذاکره کند، به نتیجه مشخصی نمیرسد؟ این تفاوتها نشان میدهد که هر قدر هم که سیاستهای کلی و دیکته شده وجود داشته باشد، باز هم بین سیاستمداران تفاوت وجود دارد. از شما خواهش میکنیم همین حالت که در کشور ما جاری هست را در خصوص سیاستمداران دیگر کشورها نیز جاری بدانید. کمی نسبت به سیاستمداران دیگر کشورها از جمله آمریکا از این جهت همذاتپنداری داشته باشید و درک کنید که تفاوتهایی بین خط سیاسی افرادی مثل اوباما و ترامپ وجود دارد. چرا اوباما با ایران به توافق میرسد اما ترامپ قصد دارد همان توافق از پیش انجام شده را نیز پاره کند؟ حداقل در حال حاضر که ترامپ به دنبال اجرای چیدمانی جدید در سران سیاست خارجه آمریکا بر علیه ایران هست، این قضیه را درک کنید که هر سیاستمداری با دیگری تفاوت دارد، هرچند آن کشور آمریکا باشد و حتی در کشوری مثل اسرائیل!
برچسب : نویسنده : rahmangharib بازدید : 4